خواکین اِستفانیا. برگردان: منوچهر یزدانی کاربران واتساپ این روزها پیامی دریافت کردهاند که در آن گفته شده است این برنامه پیامرسان که میلیاردها نفر در سراسر جهان از آن استفاده میکنند، «شرایط و سیاستهای حفظ حریم خصوصی خود را بهروز خواهد کرد». این به آن معناست که از هشتم فوریه واتساپ کاربران را مجبور خواهد کرد دادهها و مکالمات خود را با فیسبوک (مالک آن) به اشتراک بگذارند، حتی اگر عضو فیسبوک نباشند؛ پیام دیگری برای شهروندانی که از خدمات و محصولات برخی شرکتهای بزرگ فناوری از طریق تلفنهای هوشمند یا تبلت استفاده میکنند که گهگاه برایشان میرسد و کارشناسان حقوقی آنها را «قرارداد الحاقی» مینامند؛ زیرا از همان لحظهای که روی گزینه «بله» یعنی «شرایط آن را قبول میکنم» کلیک کنید، به شما تحمیل میشود. نانسی کیم، استاد حقوق (به نقل از شوشانا زوبوف، جامعهشناس و استاد دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد و نویسنده کتاب «عصر سرمایهداری نظارتی»، در «مبحث مطالعهای کلاسیک»)، روابط بین شهروندان و فناوریهای بزرگ را «سادیسمی» خوانده است. او معتقد است قدرت غولهای فناوری در دنیای امروز، چه از نظر سیاسی و چه از نظر توانایی اثربخشی بر زندگی ما، بسیار زیاد است. بهعلاوه، در دوره همهگیری ویروس کرونا آنها بیشترین نفع را بردند؛ چون همهگیری به طرز چشمگیری سرعت دیجیتالیشدن را زیاد کرده است. کارلوس سباستین اقتصاددان در کتاب «سرمایهداری قرن بیستویکم» که بهتازگی انتشار یافته، بر این تأکید دارد که شرکتهای بزرگ فناوری از طریق توافق رقبا با یکدیگر رشد میکنند: آنها دیگر در پی کمکردن قدرت و تغییر ظرفیتهای یکدیگر نیستند؛ بلکه همزمان با فشارآوردن به رقبای بالقوه خود سیاست «خرید یا حذف شرکت» را اعمال میکنند. فیسبوک توانست اینستاگرام و واتساپ را بدون هیچ مانع قانونیای به دست آورد یا گوگل یوتیوب را با قیمتی گزاف خرید تا از مراقبت و نظارت بر دادهها و عادتهای بینندگان ویدئوها مطمئن باشد. معمولا قراردادهای الحاقی دیجیتال بسیار طولانی و پیچیده هستند و با حروف ریز نوشته میشوند؛ به طوری که این ویژگیها کاربران را از خواندن آنها منصرف میکند. افراد بسیار کمی هستند که آنها را تا آخر بخوانند. جان رابرتز، رئیس دیوان عالی ایالات متحده، جایی گفته است حتی او هم حروف ریز این اسناد را نمیخواند. مارگارت رودن که او هم از کارشناسان حقوقی است، به نقل از زوبوف میگوید مفاهیمی مانند «توافق» یا «تعهد» که از زمان رومیان پایههای اصلی عقد قراردادها بودهاند، به علامتهایی ساده ارجاع دارند که «صرفا گیرنده خدمات را به شکل خودکار وابسته نگه دارد». قراردادها به شیوه گذشته بازگشتهاند. این شیوه عملکرد اَپل، مایکروسافت، آمازون، گوگل، فیسبوک و... بهنوعی «سلب مالکیت خصوصی» و مصادره یکجانبه حقوق افراد، بدون آگاهی و رضایت آنهاست. به نظر میرسد چنین اسنادی نشاندهنده زیرپانهادن حاکمیت قانون و اساس قراردادها به لحاظ اخلاقی باشد. چنین انحرافی بسیاری از حقوقی را که شهروندان در طول تاریخ از طریق فرایندهای دموکراتیک کسب کردهاند، دگرگون و نظام مدنظر غولهای فناوری را بر آنها تحمیل میکند. در این نظام جدید، کسانی که از خدمات بهره میبرند، برای انجام کارهایشان باید از قوانینی تبعیت کنند که غولهای فناوری وضع میکنند. پنج شرکتی که از آنها نام برده شد، اکنون ارزشی معادل پنج تریلیون دلار در بورس دارند؛ برای درک میزان این رقم باید گفت که تولید ناخالص ملی اسپانیا یکونیم تریلیون دلار، برابر ارزش مایکروسافت است. عموم مردم اتفاق نظر دارند که تعیین محدودیت برای قدرت این فناوری انحصاری چندقطبی (یا ازبینبردن آن) ضروری است. درعینحال بیشتر شهروندانی که از خدمات آنها استفاده میکنند، از ضوابط یکجانبهای که بر قراردادها حاکم است، آگاهی ندارند و در آن فناوریهای بزرگ دارای حق تغییر بدون مذاکره هستند، تا جایی که کاربران و قانونگذاران فرصت اطلاع از آنچه را میگذرد، پیدا نمیکنند. این چهره دیگری از سرمایهداری نظارتی است. اکنون در جدیدترین گزارش پیامرسان واتساپ آمده است که، انتشار «اطلاعات غلط» درباره سیاستهای جدید، موجب نگرانی کاربران شده و به همین سبب اعمال این سیاستها را که پیشتر قرار بود از هشتم فوریه 2021 (بیستم بهمن 1399) به کار بسته شوند، تا پانزدهم ماه مِی (بیستوپنجم اردیبهشت سال آینده) به تعویق انداختهاند.
نظرات